آیا مفهوم انسان، کرامت او و استلزامات حفظ حیثیت ذاتی اش، در تمام جهان بینی ها یک دلالت مشابه دارند؟ آیا یک انسان، با یک مجموعه معین و گفتگو ناپذیر از حقوق در جهان زندگی میکند؟ سوالاتی از این دست، پرسش هایی نوپدید نیست؛ اما پاسخ یافته نیز تلقی نمیشود. مسئله چیستی و چگونگی فهمِ نسبت مند با فرهنگ و سایر مقاومات حیات جمعی، هنوز در قامت یک ابر پرسش در برابر نظام فلسفی و حقوقیِ حقوق بشر ایستاده است. فدرالیسم تفسیری، نظریه ای برای یافتن پاسخ این پرسش سترگ است. ابتدای این مسیر، از آرا مایکل والزر آغاز میشود. اگر نظریه فربه و نحیف او در ذهن مخاطبان این گفتگو باشد، مباحثه در کیفیتی بالاتر رقم خواهد خورد.
به طور بسیار خلاصه، والزر معتقد است هر مفهوم اخلاقی و بخصوص عدالت در هر جامعه معنا یا برداشتی متفاوت از جامعه دیگر را طلب می کند. برداشتهایی که بعضاً فربه و گاهی نحیف اند. مثلا آزادی از فرهنگی به فرهنگ دیگر و دقیق تر، از جامعه ای به جامعه دیگر متفاوت فهم می شود.
دکتر یاسر روستایی این مبنای فکری را آغازی برای گفتگو درباره فدرالیسم تفسیری قرار داده است. در سحبای بیست و نهم او از دیدگاه عدالت تفسیری خواهد گفت و تلاش می کنیم نقدها و سؤالاتی را نیز در این خصوص مطرح کنیم.