شش پیشنهاد
شیوه های تدریس در حقوق بین الملل
حسن کمالی نژاد
کارشناس ارشد حقوق بین الملل، دانشگاه تهران
یکی از چالشهایی که ممکن است بسیاری از دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری با آن روبرو شوند، شیوه تدریس استاد مربوط است.برای مثال، گاه تمام مطالب درسی از طریق پاورپوینت آموزش داده میشود یا به روخوانی جزوه درسی بسنده میشود، حال آنکه چنین شیوههایی قادر به پروراندن مهارتهای حقوقی دانشجویان نیست. در آموزش حقوق بین الملل پرورش و تربیت حقوقدانان آینده ملاک است، در نتیجه شیوه تدریس باید به گونهای باشد که به آنها توانایی حل مسائل پیچیده و غامض حقوقی را بدهد. برای پاسخ دادن به معضلات حقوقی، آنها باید توانایی إرائه استدلالهای حقوقی، تفکر انتقادی و درک رژیمهای حقوقی داشته باشند، امری که تا حد زیادی به شیوه تدریس اساتید بر میگردد. ضمن آنکه، این موضوع اختصاص به دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی ندارد. در واقع یکی از دلایلی که بخشی از دانشجویان دوره کارشناسی حقوق، حقوق بین الملل را رشتهای نامأنوس میدانند به شیوه نامناسب و محتوای تدریس بر می گردد. به دیگر سخن، برای توصیف یک تدریس خوب، تنها علم کفایت نمی کند، بلکه آموزش در کنار علم، یک هنر هم است. از اینرو نوشتار حاضر به مهمترین شیوهها و رویکردهای تدریس می پردازد:
1. مشارکت دانشجویان: روش تدریس مشارکتی و تعاملی که بسیاری از اساتید آن را بکار میبردند، به فراگیران کمک میکند تا خود را کاملاً در فرآیند یادگیری سهیم بدانند و به جای آنکه گیرنده منفعل دانش و تجربه استاد باشند، به کاشفان فعال دنیای پیرامون خود بدل شوند. از آنجا که نه در طول دوره کارشناسی حقوق و نه در مقاطع بالاتر، نمی توان همه مفاهیم و تاسیسات حقوقی را برای دانشجو بیان کرد، بهترین راه، آموختن و تجهیز وی به مهارتهای حقوقی، تمرکز بر آموزش چگونگی حل مسائل و تفکر منتقدانه است و مشارکت دانشجو در مباحث کلاسی راه را برای او هموار میکند. برای مثال، دانشکده حقوق اموری در ایالات متحده در بیان شیوه آموزش حقوق در آن دانشکده می گوید: آموزش حقوق در این دانشکده از شیوه سقراطی پیروی میکند؛ به این معنا که استاد، به جای خطابه، با دانشجویان وارد بحث میشود تا به طور کامل زوایای مختلف مسأله مورد بحث روشن گردد. راهنمای دانشگاه ماستریخت هلند در خصوص شیوه آموزش حقوق بینالملل هم میگوید در دوره کارشناسی ارشد، دانشجویان با مربیان در خصوص حل معضلات واقعی گفتگو میکنند و اساتید تنها به آنها راهنماییها و جهت دهی های لازم برای حل مسأله را ارائه میکنند. این شیوه، به دانشجویان اجازه میدهد از استقلال ذهنی در تحلیل و مهارت کافی برخوردار شوند.
2.آموزش مستند: به عقیده برخی اساتید، هر استاد در تدریس خود باید یک نکته اتکائی داشته باشد و آن عبارت است از سند.در حقوق بینالملل هر مطلبی که بیان میشود باید مبتنی بر یک سند مانند معاهده، عرف و رویه قضایی باشد. زیرا دانشجویان باید با کاربرد حقوق بین الملل در دنیای خارج آشنا شوند. پروفسور بیشاپ، حقوقدان برجسته آمریکایی، در بیان تجربه خود می گوید در کنار بحث از مسائل حقوق بین الملل، هنگام تدریس باید بر روی اسناد و مکاتبات دیپلماتیک که مواضع دولت را بیان می کنند توجه بیشتری نمود و به دانشجو نشان داد که حقوق بین الملل در جهان خارج چگونه عمل می کند و بسنجد چرا این نظم حقوقی در برخی زمینه ها به طور نسبی موفق است و در برخی زمینه ها خیر. از جمله مهمترین اسناد، آراء محاکم بینالمللی یا آراء محاکم داخلی در زمینه حقوق بین الملل است و شایسته است در صورت امکان، آموزش با تاکید بر آراء محاکم صورت گیرد. چرا که با توجه به رشد شمار محاکم بینالمللی در حوزه های مختلف، همچنین کثرت آراء صادره، و علاقه بیش از پیش محاکم داخلی به مد نظر قرار دادن قواعد و مقتضیات حقوق بینالملل، کمتر حوزهای یافت میگردد که در آن زمینه نتوان به طور مستقیم یا غیر مستقیم به آراء محاکم استناد کرد. سودمندی این رویکرد آن است که توجه دانشجو به ابعاد عملی حقوق بین الملل سبب ایجاد جرقه مترقیانه در او به سوی بررسی ابعاد نظری مسائل می شود.
نکته شایان ذکر آن است که در تدریس سعی شود از آراء محاکم داخلی در زمینه حقوق بین الملل بهره برده شود. اگرچه در کشور ما آراء داخلی چشمگیر و غنی در این زمینه وجود ندارد و هر چند دسترسی به بسیاری از آنها دشوار است، لکن جهت ملموس کردن مباحث برای دانشجویان و عجین کردن حقوق بین الملل در نظام حقوقی داخلی توسل به آراء محاکم داخلی پیشنهاد میگردد. ضمن آنکه موشکافی و نقد آراء دادگاههای کشور، قضات را در دقت بیشتر در صدور رأی هوشیار میسازد.
3. استفاده از مثالهای واقعی و ملموس: معضلی که بسیاری از دانشجویان به ویژه دانشجویان مقطع کارشناسی حقوق در درس حقوق بین الملل رو برو هستند، آن است که نمی توانند آنچه را فرا می گیرند با واقعیات بیرونی ارتباط و انطباق دهند و بنابراین به اشتباه گمان میکنند در امور روزمره خود با آنها روبرو نمی شوند. کاربرد مثالهای واقعی از جمله مثالهای مرتبط با کشور سبب می شود آنها اهمیت حقوق بین الملل و کارایی آن را درک کنند. با این وجود، اساتید کمتر به این گونه مثالها روی آورده اند. اگرچه حقوق بین الملل بنیانی غربی دارد و همچنان اندیشهها و دیدگاه های حقوقدانان و دولتهای غربی غالب است، اما بهره گیری بیش از حد از مثالهای غیر مرتبط با کشور موجب بی علاقگی دانشجویان به این دانش خواهد شد، چرا که آنها به درستی قادر به درک آن نخواهند بود و این ذهنیت برای آنها ایجاد می شودکه قضایای مورد مثال به آنها ارتباطی نداشته و سودمندی ندارند. در نتیجه دروس حقوق بینالملل را صرفاً واحدهایی الزامی می دانند که باید گذرانده شود. به نظر مناسب ترین شیوه، پیوند کاربرد مثالهایی از ایران و دیگر کشورها به ویژه ارائه مصادیق روز است.
4.مطالعه موردی (Case Method): از دیگر شیوهها، مطالعه موردی است. همچنان که برخی اساتید ممتاز کشور میگویند مطالعه موردی در برخی واحدهای درسی مثل حقوق بین الملل بشردوستانه مناسب ترین شیوه است، چرا که مقررات بشردوستانه را آنچنان که در وضعیت خاص اجرا می شوند، شرح می دهند. ایشان در خصوص درس اخیر خود میگوید: در درس حقوق بینالملل بشردوستانه روی سه رأی تمرکز کردم؛ نظریههای مشورتی 1996 و 2004 دیوان بینالمللی دادگستری و رأی دیوان بینالمللی کیفری برای یوگسلاوی سابق در قضیه تادیچ. تمام مسائل درس حقوق بشردوستانه مثل موضوع تفکیک بین نظامیان و غیرنظامیان، مسأله اشغال، کمکهای انساندوستانه و غیره در قالب این سه رأی برای دانشجویان بیان شد. دانشجو وقتی که درک کند قواعد حقوق بینالملل مطروحه در کلاس دارای کاربرد است، جایگاه آن قواعد برای او شفافتر و روشنتر میشود. با اینحال، این شیوه نسبت به تمام دروس قابل اجرا نیست.
5. تدریس مشترک: تدریس مشترک شیوهای است که مورد علاقه بسیاری از دانشکدههای حقوق جهان است. بدین نحو که دو یا چند استاد، با هماهنگی و انجام برنامهریزیهای لازم، ارائه درس مربوط را بر عهده میگیرند. سودمندی این شیوه آن است که تجربه آنها مکمل یکدیگر است. ضمن آنکه انضباط شخصی را ترویج میکند، مدرسان را به روشن کردن اهداف برای هر کلاس ملزم می کند، با جمع کردن توانایی اساتید کیفیت آموزش را بهبود می بخشد و در نهایت سبب رقابت بین اساتید و همچنین خلاقیت و ابتکار آنها می گردد.
۶. بهره گیری از دانشجویان مقاطع بالاتر: باکستر، قاضی پیشین دیوان جهانی، چالش عمده آموزش حقوق بین الملل در هر نظام آموزشی را بهره نگرفتن از دانش آموخته گان جوان شایسته برای تدریس می داند. این شیوه مورد علاقه بسیاری از اساتید بوده است. برای مثال، ویلیام بیشاپ حقوقدان بزرگ آمریکایی، برای تشویق آنتونی داماتو (دانشجوی دوره دکتری خود)، از او دعوت به تدریس کلاسی که او عهدهدار تدریس آن بود کرد. اما در کشور ما وضعیت متفاوت است. همچنان که یکی از اساتید کشور میگوید: در کشور ما متأسفانه دانشکده حقوق از نیروهای موجود در سطح دانشجویان دکتری استفاده نمی کنند. حال آنکه، در بسیاری موارد ممکن است دانشجوی دوره دکتری تسلطش در زمینهای خاص بیشتر از سایرین باشد. در واقع، هنگامی که دانشجوی دکتری روی موضوع خاصی رساله مینویسد و وارد عمق مسائل میشود چرا نباید از او برای تدریس تمام یا بخشی از درس مرتبط با موضوع رساله وی استفاده کرد؟
وبلاگ نویسنده
http://internationallawinfo.blogfa.com/
فهرست و نتیجه گیری پایان نامه دوره کارشناسی ارشد با عنوان «ارزیابی آموزشی رشته حقوق بین الملل عمومی در مراکز آموزش عالی ایران»
http://internationallawinfo.blogfa.com/post/525