امیر مقامی
پردیس صابری
فصلنامه مطالعات بین المللی پلیس، دوره 10، ش 37، بهار 1398.
چکیده:
زمینه و هدف: گسترش تروریسم و استمرار نقض های حقوق بشر، بسیاری از افراد را وادار می کند، از زندگی در سرزمین و محل سکونت معمول خود صرفنظر کرده و امنیت و آزادی را در سرزمینهای دیگر جستجو کنند. حقوق بینالملل به کسانی که «ترس موجّهی» از آزار و تعقیب در کشور خود دارند، اجازه داده به کشورهای دیگر پناهنده شوند، اما تکلیفی برای پذیرش پناهندگی توسط دولتها ایجاد نکرده است.
روش تحقیق: تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای و بهرهگیری از استدلال منطقی حقوقی برای استنتاج انجام شده است.
یافته ها: اثبات جنبه عینی «ترس موجّه» برعهده پناهجو است و به طور کلّی، تقابل حاکمیت محوری حقوق بینالملل سنّتی و رویکردهای حقوق بشری در تمام فرایند پناهندگی نیز قابل مشاهده است و برخی هنجارها نظیر راهنمایی پناهجو به کشور ثالث یا ارائه فرصت برای کسب اجازه ورود دولت ثالث، قدری از شدّت رویکرد سنّتی می کاهد.
نتیجه: رویکرد همبستگی بینالمللی که در اعلامیه نیویورک 2016 منعکس شده است، تلاش دارد توازنی قابل ملاحظه میان حقّ فرد برای پناهندگی و حقوق حاکمیتی دولت مقصد، فراهم نماید و در این میان نمی توان نقش نهادهای بینالمللی نظیر کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد را از نظر دور داشت.
واژگان کلیدی:
پناهندگی، پناهجو، پذیرش به پناهندگی، عدم بازگشت، ترس موجّه.
دسترسی به مقاله